ظهور حضرت بهاءالله
خدمت در سبیل این هدف مستلزم درک عمیق تفاوت بنیادینی است که رسالت حضرت بهاءالله را از طرحهای ایدئولوژیک و سیاسی بشری متمایز میسازد. آن خلاء اخلاقی که وقایع هولناک قرن بیستم را به بار آورد نشان داد که بدون کسب حمایت از منبعی دیگر، حدّ نهایی توانمندی فکر بشر برای طرحریزی و ایجاد جامعهای آرمانی، حتّی با مایهگذاردن منابع مالی فراوان، تا به کجا است. مصائب حاصله، درس عبرتی را به نحوی محو نشدنی بر ضمیر آگاه بشر حک نموده است. بنا بر این، چشمانداز دین برای آیندۀ جهان هیچ گونه وجه اشتراکی با نظامهای گذشته ندارد و تشابهش با نظامهای کنونی نیز بسیار ناچیز است.
کشش انسان نسبت به دین در واقعیّتی نهفته است که شاید بتوان آن را، به اصطلاح، کد ژنتیکِ قوّۀ عاقله توصیف کرد. حضرت مسیح دو هزار سال قبل فرمود: "ملکوت خدا در میان شما است". استعارات و تشبیهات زندۀ آن حضرت مانند "تاکستان"، و "دانه" که "در زمین نیکو کاشته شد" و "هر درخت نیکو میوۀ نیکو میآورد" اشاراتی است به امکانات بالقوّۀ نوع انسان، مخلوقی که از روز ازل به عنوان مقصود غایی و عالیترین نقطۀ فرایند خلقت، به وسیلۀ خداوند پرورش و تربیت یافته است.
ادامۀ صبورانۀ این روندِ کشت و پرورش، وظیفهای است که حضرت بهاءالله به عهدۀ نفوسی گذاشته است که به عرفان حضرتش و اقبال به امرش نائل شدهاند. پس عجب نیست که آن حضرت از موهبتی چنین عظیم با این بیان رفیع یاد میفرماید: "شمایید انجم سماء عرفان و نسایم سحرگاهان شمایید میاه جاریه که حیات کل معلّق به آنست.